زیر سایه سنگین ارباب
در روستایی دورافتاده در اطراف زنجان، هنوز هم نشانههایی از مناسبات قدیمی ارباب و رعیت دیده میشود.
فریده، مادر جوان و بافندهای ماهر است که نقشهای قالی را با دقتی بینظیر میزند؛ اما سهمش از این هنر، دستمزدی ناچیز و پر از حسرت است.
آقا باقر، که در روستا به “ارباب قالی” معروف است، نخ و دار قالی را در اختیار فریده میگذارد و در پایان، فرش بافتهشده را به بهایی اندک از او میخرد…
اما خودش آن را چندین برابر میفروشد.
فریده مجبور است بپذیرد. نه از سر تنبلی، بلکه بهخاطر دو کودک خردسالش، و شوهری که سالهاست معتاد و متواری است. حتی کارت یارانه خانواده هم در دست اوست!
او شبانهروز پای دار قالی مینشیند، با درد مچها، گردن و کمر، تا نانی فراهم کند… و در وقتهای اضافهاش هم، برای دیگران نظافت میکند.
اما دلش میخواهد روی پای خودش بایستد:
«اگر میتوانستم دار قالی، نخ و ابزار اولیه بخرم، میتونستم قالی خودم رو ببافم و بفروشم. اونوقت دیگه لازم نبود زحمتم رو مفت به کسی بدم.»
حالا برای شروع این مسیر، تنها به ۲۰ میلیون تومان نیاز دارد؛
مبلغی برای خرید ابزار کار و رهایی از چرخهای فرسایشی.
حمایت شما میتواند آغاز راهی نو برای یک مادر زحمتکش باشد؛
تا از زیر سایه سنگین وابستگی بیرون بیاید و خودش ارباب تلاش خودش شود.